به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «جریان فتحالله گولن در ترکیه»، جنبش خدمت یا دولت موازی تالیف رحمتالله فلاح به بررسی دیدگاهها و خط مشی جریان گولن و موقعیت این جنبش در ترکیه و در سطح جهان اسلام میپردازد.
«بسترهای اجتماعی و مبانی معرفتی نوررجیها در ترکیه»، «ماهیتشناسی جنبش فتحالله گولن»، «رویکرد به آمریکا به گولنیسم»، «فعالیت جماعت گولن در حوزههای آموزشی، امنیتی، ورزشی و ...»، «بنیانهای نظری و عملی سرمایه و رسانه در جماعت گولن»، «جماعت گولن و کودتای 25 تیر ترکیه» و «گفتمان جماعت گولن در ترازوی معیاری انقلاب اسلامی» هفت سرفصل کتاب را تشکیل میدهند.
گولن، جریان نورجیها را به دست گرفت
مقدمه کتاب به بیان تاریخچه کلی از چگونگی شکلگیری جنبش نورجی و ورود گولن به این جنبش میپردازد. در سطوری از آن آمده است: «جنبش نورجی به رهبری سعید نورسی عالم اسلامی ترکیه بنیانگذاری شد. این جنبش توجه به علم را سرلوحه فعالیت خود قرار داد و به این نتیجه رسیده بود که مهمترین عامل عقبماندگی جهان اسلام عدم رشد در علوم مدرن بود، البته وی به این نکته توجه داشت که دین اسلام بیش از سایر ادیان آسمانی به این مهم تأکید نموده است. سعید نورسی که صاحب کتابی به نام «کلیات رساله نور» بود بهدنبال اثبات این فرضیه بود که دین و علم نه تها در تضاد نیستند، بلکه لازم و ملزوم هم هستند. بعد از فوت وی جریان اصلی نورجیها را فتحالله گولن رهبری کرد.»(ص19)
مولف در فصل نخست «بسترهای اجتماعی و مبانی معرفتی نوررجیها در ترکیه» به ریشهها و مبانی جنبش گولن پرداخته و آورده است: «ابتدا بسترهای اجتماعی و نظام فرهنگی و اعتقادی جامعه ترکیه بهخصوص عوامل و شرایط، بنیانها، ساختها و سازههای اجتماعی محیط جنبش گولن بررسی شود، تا خاستگاه وقاعی این جنبش مشخص شود. با این نگاه در بررسی جامعه فرهنگی اعتقادی ترکیه و تاریخ تحولات فرهنگی آن واقعیتهایی آشکار میشود که در بنمایه آن نقش تصوف، شبکههای طریقتی و جماعتها نقش و کارکرد مهم و حیاتی را در شکل دادن هویتهای اتماعی، دینی و حتی سیاسی آن ایفا میکنند. از همین رو، عدم درک این کارکردهای و قلمرو این شبکههای اجتماعی ـ اعتقادی به طور مسلم درک ما را از ظرفیتهای واقعی جنبش گولن ناقص و غیرواقعی خواهد کرد.»(ص40)
«ماهیتشناسی جنبش فتحالله گولن»در فصل دوم جای گرفته که در ترسیم این ماهیت میخوانیم: «موضوعات و محورهای مواعظ دینی گولن متنوع است، از مباحثی مانند نظریه تکامل گرفته تا شیوههای جدید آموزش، علوم، اقتصاد و عدالت اجتماعی. وی بحثهای دینی را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه میکند و عیبی هم نمیبیند از اینکه هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. این امر نفوذ را در دل مردم دوچندان میکند. گولن، هرگز ازدواج نکرده و به غیر از شناسنامهاش، هیچ سند مالی به اسم وی ثبت نشده است. فتحالله گولن، همانند سایر نورچیها، به تبلیغ و ارشاد اهمیت میداد، به همین جهت همیشه از طرف جریانهای سکولار متهم بود که بهدنبال ایجاد حکومت اسلامی در ترکیه است.»(ص44)
در همین مجال در رابطه با تاثیر جنبش گولن در خاورمیانه آمده است: «جنبش فتحالله گولن، گرچه ممکن است در ظاهر جنبشی غیرسیاسی و بیاهمیت به نظر بیاید، اما از جهاتی، پراهمیت و شایان توجه است. توجهی گذرا به جنبشهای اسلامی حاضر در جهان اسلام و خصوصا منظقه پراهمیت خاورمیانه نشان میدهد که غالب جنبشهای اسلامی موجود، جنبشهای بنیادگرا و عمدتا مخالف مدرنیته هستند، اما جنبش آموزشی گولن وضعیتی متفاوت دارد. این جنبش در درجه اول، جنبشی غیرسیاسی است، هرچند که نوع جهتگیری آن پیامدهای سیاسی مهمی در پی دارد.»(ص53)
جنبش گولن، جایگزین جنبشهای اسلامگرای سیاسی خاورمیانه
فصل سوم با نام «رویکرد به آمریکا به گولنیسم» به واکاوی نگاه و نظر آمریکا به جنبش گولن پرداخته است. مولف در برآورد خود مینویسد: «البته برخی از مخالفان جنبش گولن سعی میکنند این جنبش را دستساخته سازمانهای اطلاعاتی غرب، بهویژه آمریکا جلوه دهند. ولی واقعیت این است که این جنبش و قوارههای فکری و فلسفی آن بومی و دارای پایگاه اجتماعی و تاریخی عمیق است و انتصاب آن به غرب چندان واقعی به نظر نمیرسد. البته درک این واقعیت هم ضروری است که غرب در بین جنبشهای اسلامی موجود، جنبش گولن را معتدلتر و دارای ماهیت مداراطلبتر نسبت به مدرنیته و غرب تحلیل میکند و آن را جایگزین جدی برای سایر جنبشهای اسلامگرای سیاسی خاورمیانه که از شاخصههای آن ضد غربی بودن هست، میبیند و نه تنها مانعی برای رشد آن ایجاد نمیکند، بلکه در برخی مواقع منافع خود را در گسترش آن میبیند.»(ص89)
«فعالیت جماعت گولن در حوزههای آموزشی، امنیتی، ورزشی و ...» در فصل چهارم گنجانده شده که در سطوری از آن آمده است: «جماعت گولن با الهام از میانی معرفتی بدیعالزمان سعید نورسی و طریقت نور در بسترهای نظام آموزشی «درسخانهها» قدرت گرفت و در نهایت با تلفیق آن با مفاهیم و آمیزههای مدرن تبدیل به الگویی از نظام آموزشی کارآمد شد که امروزه در 140 کشور جهان در قالب مدارس، کلاسهای تقویتی پیش کنکوری و دانشگاه حضور داشته و جایگاه و شهرت بالایی در عرصههای علمی کسب کردهاند تا جایی که در بیشتر کشورها، مدارس جماعت در کانون توجه محصلین نخبه و فرزندان سران قرار گرفت.»(ص135)
عنوان فصل پنجم «بنیانهای نظری و عملی سرمایه و رسانه در جماعت گولن» است که مولف بنیانهای نظری و عملی سرمایه و رسانه جنبش گولن آورده است: «الگوی رفتاری جنبش گولن در انباشت سرمایه از طریق آموزههای دینی با مدل بازار آزاد شکل گرفت. افراد منسوب به حرکت گولن توانستند با تصویر آرمانی مطلوب و قابل قبول برای مخاطبین خود، بهخصوص در حوزه آموزشی میل آنها را برای بهمشارکت گذاشتن سرمایهشان جهت رسیدن به آرمان طراحی شده سوق دهند. در وهله اول برای کمک به محصلین کم درآمد از مؤمنین درخواست شد که پوست قربانی (بهخصوص در عید قربان) را به مراکزی که صادقانه برای توسعه آموزشی فعالند در اختیارشان قرار دهند و از این راه اقداماتی برای رفاه محصلین صورت گرفت و آن همت را به الگوی رفتاری ـ اعتقادی مردم شهرهای مختلف ترکیه تبدیل کردند، البته کمکهای مادی و معنوی فارغالتحصیلان مدارس گولن نیز در تداوم جنبش بسیار مفید واقع شد.»(ص163)
دادگاههای نمایشی برای پاکسازی ارتش از مخالفان رادیکال
«بسترهای اجتماعی و مبانی معرفتی نوررجیها در ترکیه» در فصل ششم جای گرفته است و به واکاوی کودتای 25 تیر ترکیه و بررسی عوامل کودتا و دلایل شکست آن اشاره دارد. مولف درباره ریشهیابی تنش میان گولن و اردوغان مینویسد: «تاریخ پیچیده دولت حزب عدالت و توسعه با جنبش گولن پس از این کودتای نافرجام مجددا مورد توجه قرار گرفته است. در سال 2002 این دو جنبش اسلامگرای سیاسی به هم پیوستند تا ترکیه را از لحاظ سیاسی رهبری کنند و دولت آن را شکل دهند و ارتش را تحت کنترل غیرنظامیان درآورند. این اتحاد در ابتدا کارآمد بود. رجب طیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه قدرت سیاسی را در اختیار داشت و گولنیستها جایگاه خود را در خدمات دولتی، نیروی پلیس، دفاتر دادستانی و قوهقضاییه تثبیت کردند. در همین حال، جنبش گولن برای پروژههای مشترک سیاسی خود را با اردوغان به برگزاری دادگاههای نمایشی جهت پاکسازی ارتش و ادارات از مخالفان رادیکال پرداخت. با این حال، منافع متفاوت و طرحهای رقابتی بر سر قدرت به تنش انجامید.»(ص194)
فصل هفتم با نام «گفتمان جماعت گولن در ترازوی معیاری انقلاب اسلامی» نسبت گفتمان جماعت گولن را با گفتمان انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار داده است. در سطوری از این بررسی میخوانیم: «واقعیت این است که گولنیستها در تمام این سالها از ایرانهراسی بهعنوان ابزاری برای مقابله و کشمکش با حزب حاکم عدالت و توسعه استفاده کردهاند. آنها با برجستهسازی پرونده گروه «سلام توحید»، اتهامات سنگینی را علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی کردند. همچنین گولنیستهای سنی کاملا سیستماتیک از ایران بهعنوان سپری برای تلاشهای خود بهمنظور تعامل با بدعتهای مطرح شده توسط جامعه علوی ترکیه استفاده کردهاند. جنبش گولن به نام مقابله با نفوذ ایران در میان علویان رخنه کرد و در واقع نفوذ خود را در میان علویان توسعه میداد. گولن علاوه بر هدف قرار دادن ایران بهعنوان ابزاری برای تضعیف اردوغان، از این مساله بهعنوان راهی برای ایجاد روابط حسنه با ایالات متحده آمریکا استفاده میکند.»(ص214)
کتاب «جریان فتحالله گولن در ترکیه» تالیف رحمتالله فلاح در 223 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به قیمت 19 هزار و 500 تومان از سوی موسسه فرهنگی هنری صبح حضور امید به چاپ رسیده است.
«بسترهای اجتماعی و مبانی معرفتی نوررجیها در ترکیه»، «ماهیتشناسی جنبش فتحالله گولن»، «رویکرد به آمریکا به گولنیسم»، «فعالیت جماعت گولن در حوزههای آموزشی، امنیتی، ورزشی و ...»، «بنیانهای نظری و عملی سرمایه و رسانه در جماعت گولن»، «جماعت گولن و کودتای 25 تیر ترکیه» و «گفتمان جماعت گولن در ترازوی معیاری انقلاب اسلامی» هفت سرفصل کتاب را تشکیل میدهند.
گولن، جریان نورجیها را به دست گرفت
مقدمه کتاب به بیان تاریخچه کلی از چگونگی شکلگیری جنبش نورجی و ورود گولن به این جنبش میپردازد. در سطوری از آن آمده است: «جنبش نورجی به رهبری سعید نورسی عالم اسلامی ترکیه بنیانگذاری شد. این جنبش توجه به علم را سرلوحه فعالیت خود قرار داد و به این نتیجه رسیده بود که مهمترین عامل عقبماندگی جهان اسلام عدم رشد در علوم مدرن بود، البته وی به این نکته توجه داشت که دین اسلام بیش از سایر ادیان آسمانی به این مهم تأکید نموده است. سعید نورسی که صاحب کتابی به نام «کلیات رساله نور» بود بهدنبال اثبات این فرضیه بود که دین و علم نه تها در تضاد نیستند، بلکه لازم و ملزوم هم هستند. بعد از فوت وی جریان اصلی نورجیها را فتحالله گولن رهبری کرد.»(ص19)
مولف در فصل نخست «بسترهای اجتماعی و مبانی معرفتی نوررجیها در ترکیه» به ریشهها و مبانی جنبش گولن پرداخته و آورده است: «ابتدا بسترهای اجتماعی و نظام فرهنگی و اعتقادی جامعه ترکیه بهخصوص عوامل و شرایط، بنیانها، ساختها و سازههای اجتماعی محیط جنبش گولن بررسی شود، تا خاستگاه وقاعی این جنبش مشخص شود. با این نگاه در بررسی جامعه فرهنگی اعتقادی ترکیه و تاریخ تحولات فرهنگی آن واقعیتهایی آشکار میشود که در بنمایه آن نقش تصوف، شبکههای طریقتی و جماعتها نقش و کارکرد مهم و حیاتی را در شکل دادن هویتهای اتماعی، دینی و حتی سیاسی آن ایفا میکنند. از همین رو، عدم درک این کارکردهای و قلمرو این شبکههای اجتماعی ـ اعتقادی به طور مسلم درک ما را از ظرفیتهای واقعی جنبش گولن ناقص و غیرواقعی خواهد کرد.»(ص40)
«ماهیتشناسی جنبش فتحالله گولن»در فصل دوم جای گرفته که در ترسیم این ماهیت میخوانیم: «موضوعات و محورهای مواعظ دینی گولن متنوع است، از مباحثی مانند نظریه تکامل گرفته تا شیوههای جدید آموزش، علوم، اقتصاد و عدالت اجتماعی. وی بحثهای دینی را با احساسات، عواطف و بیانی رسا همراه میکند و عیبی هم نمیبیند از اینکه هنگام موعظه، اشکش بر گونه جاری شود. این امر نفوذ را در دل مردم دوچندان میکند. گولن، هرگز ازدواج نکرده و به غیر از شناسنامهاش، هیچ سند مالی به اسم وی ثبت نشده است. فتحالله گولن، همانند سایر نورچیها، به تبلیغ و ارشاد اهمیت میداد، به همین جهت همیشه از طرف جریانهای سکولار متهم بود که بهدنبال ایجاد حکومت اسلامی در ترکیه است.»(ص44)
در همین مجال در رابطه با تاثیر جنبش گولن در خاورمیانه آمده است: «جنبش فتحالله گولن، گرچه ممکن است در ظاهر جنبشی غیرسیاسی و بیاهمیت به نظر بیاید، اما از جهاتی، پراهمیت و شایان توجه است. توجهی گذرا به جنبشهای اسلامی حاضر در جهان اسلام و خصوصا منظقه پراهمیت خاورمیانه نشان میدهد که غالب جنبشهای اسلامی موجود، جنبشهای بنیادگرا و عمدتا مخالف مدرنیته هستند، اما جنبش آموزشی گولن وضعیتی متفاوت دارد. این جنبش در درجه اول، جنبشی غیرسیاسی است، هرچند که نوع جهتگیری آن پیامدهای سیاسی مهمی در پی دارد.»(ص53)
جنبش گولن، جایگزین جنبشهای اسلامگرای سیاسی خاورمیانه
فصل سوم با نام «رویکرد به آمریکا به گولنیسم» به واکاوی نگاه و نظر آمریکا به جنبش گولن پرداخته است. مولف در برآورد خود مینویسد: «البته برخی از مخالفان جنبش گولن سعی میکنند این جنبش را دستساخته سازمانهای اطلاعاتی غرب، بهویژه آمریکا جلوه دهند. ولی واقعیت این است که این جنبش و قوارههای فکری و فلسفی آن بومی و دارای پایگاه اجتماعی و تاریخی عمیق است و انتصاب آن به غرب چندان واقعی به نظر نمیرسد. البته درک این واقعیت هم ضروری است که غرب در بین جنبشهای اسلامی موجود، جنبش گولن را معتدلتر و دارای ماهیت مداراطلبتر نسبت به مدرنیته و غرب تحلیل میکند و آن را جایگزین جدی برای سایر جنبشهای اسلامگرای سیاسی خاورمیانه که از شاخصههای آن ضد غربی بودن هست، میبیند و نه تنها مانعی برای رشد آن ایجاد نمیکند، بلکه در برخی مواقع منافع خود را در گسترش آن میبیند.»(ص89)
«فعالیت جماعت گولن در حوزههای آموزشی، امنیتی، ورزشی و ...» در فصل چهارم گنجانده شده که در سطوری از آن آمده است: «جماعت گولن با الهام از میانی معرفتی بدیعالزمان سعید نورسی و طریقت نور در بسترهای نظام آموزشی «درسخانهها» قدرت گرفت و در نهایت با تلفیق آن با مفاهیم و آمیزههای مدرن تبدیل به الگویی از نظام آموزشی کارآمد شد که امروزه در 140 کشور جهان در قالب مدارس، کلاسهای تقویتی پیش کنکوری و دانشگاه حضور داشته و جایگاه و شهرت بالایی در عرصههای علمی کسب کردهاند تا جایی که در بیشتر کشورها، مدارس جماعت در کانون توجه محصلین نخبه و فرزندان سران قرار گرفت.»(ص135)
عنوان فصل پنجم «بنیانهای نظری و عملی سرمایه و رسانه در جماعت گولن» است که مولف بنیانهای نظری و عملی سرمایه و رسانه جنبش گولن آورده است: «الگوی رفتاری جنبش گولن در انباشت سرمایه از طریق آموزههای دینی با مدل بازار آزاد شکل گرفت. افراد منسوب به حرکت گولن توانستند با تصویر آرمانی مطلوب و قابل قبول برای مخاطبین خود، بهخصوص در حوزه آموزشی میل آنها را برای بهمشارکت گذاشتن سرمایهشان جهت رسیدن به آرمان طراحی شده سوق دهند. در وهله اول برای کمک به محصلین کم درآمد از مؤمنین درخواست شد که پوست قربانی (بهخصوص در عید قربان) را به مراکزی که صادقانه برای توسعه آموزشی فعالند در اختیارشان قرار دهند و از این راه اقداماتی برای رفاه محصلین صورت گرفت و آن همت را به الگوی رفتاری ـ اعتقادی مردم شهرهای مختلف ترکیه تبدیل کردند، البته کمکهای مادی و معنوی فارغالتحصیلان مدارس گولن نیز در تداوم جنبش بسیار مفید واقع شد.»(ص163)
دادگاههای نمایشی برای پاکسازی ارتش از مخالفان رادیکال
«بسترهای اجتماعی و مبانی معرفتی نوررجیها در ترکیه» در فصل ششم جای گرفته است و به واکاوی کودتای 25 تیر ترکیه و بررسی عوامل کودتا و دلایل شکست آن اشاره دارد. مولف درباره ریشهیابی تنش میان گولن و اردوغان مینویسد: «تاریخ پیچیده دولت حزب عدالت و توسعه با جنبش گولن پس از این کودتای نافرجام مجددا مورد توجه قرار گرفته است. در سال 2002 این دو جنبش اسلامگرای سیاسی به هم پیوستند تا ترکیه را از لحاظ سیاسی رهبری کنند و دولت آن را شکل دهند و ارتش را تحت کنترل غیرنظامیان درآورند. این اتحاد در ابتدا کارآمد بود. رجب طیباردوغان، رئیسجمهور ترکیه قدرت سیاسی را در اختیار داشت و گولنیستها جایگاه خود را در خدمات دولتی، نیروی پلیس، دفاتر دادستانی و قوهقضاییه تثبیت کردند. در همین حال، جنبش گولن برای پروژههای مشترک سیاسی خود را با اردوغان به برگزاری دادگاههای نمایشی جهت پاکسازی ارتش و ادارات از مخالفان رادیکال پرداخت. با این حال، منافع متفاوت و طرحهای رقابتی بر سر قدرت به تنش انجامید.»(ص194)
فصل هفتم با نام «گفتمان جماعت گولن در ترازوی معیاری انقلاب اسلامی» نسبت گفتمان جماعت گولن را با گفتمان انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار داده است. در سطوری از این بررسی میخوانیم: «واقعیت این است که گولنیستها در تمام این سالها از ایرانهراسی بهعنوان ابزاری برای مقابله و کشمکش با حزب حاکم عدالت و توسعه استفاده کردهاند. آنها با برجستهسازی پرونده گروه «سلام توحید»، اتهامات سنگینی را علیه جمهوری اسلامی ایران طراحی کردند. همچنین گولنیستهای سنی کاملا سیستماتیک از ایران بهعنوان سپری برای تلاشهای خود بهمنظور تعامل با بدعتهای مطرح شده توسط جامعه علوی ترکیه استفاده کردهاند. جنبش گولن به نام مقابله با نفوذ ایران در میان علویان رخنه کرد و در واقع نفوذ خود را در میان علویان توسعه میداد. گولن علاوه بر هدف قرار دادن ایران بهعنوان ابزاری برای تضعیف اردوغان، از این مساله بهعنوان راهی برای ایجاد روابط حسنه با ایالات متحده آمریکا استفاده میکند.»(ص214)
کتاب «جریان فتحالله گولن در ترکیه» تالیف رحمتالله فلاح در 223 صفحه، شمارگان یکهزار نسخه و به قیمت 19 هزار و 500 تومان از سوی موسسه فرهنگی هنری صبح حضور امید به چاپ رسیده است.
نظر شما